شاپرک خانم

سلام سال جدید  امسال شروع شد . برعکس هر سال که همون روز اول فرودین پست می گذارم امسال موفق نشدم و بعدش هم درگیر دید و بازدید عید شدم و اصلا موقعیتی فراهم نشد تا بتوانم بیام پیش شاپرکم و باهاش درد و دل شاپرک خانم...

قبل از شروع سال نگران این بودم که یادش هست تولد منه . یا به خودش زحمت می ده که بررسی از مرجع تولدم طبق کپی رایت رو بررسی از مرجع تبریک طبق کپی رایت بگه . بررسی از مرجع تبریک طبق کپی رایت گفت . توی چند تا جمله ساده و بی روح . اما باز هم تبریک گفت و من هم سعی کردم مثل خودش با همان ک شاپرک خانم...

این روزها ازخودم هم فرار میکنم .  چند وقتی حتی یک کلمه هم ننوشتم و شاپرکم رو تنها گذاشتم . انقدر که داغون بودم .  هر چقدر تلاش میکنی که زندگی آرام تر و بی دردسر تر جلو بره کمتر موفق میشی . انگار همیشه شاپرک خانم...

این روزها انقدر غمگینم و تنها که دیگه خودم از دست خودم خسته شدم . بعضی وقتا انقدر دست و دلت بسته است که هیچکاری برای خودت نمیتوانی بکنی . از هر طرف فشار و درد .

نمیدانم چزا بعضی وقتا کارای ادم جور نمیشه . همه اش یک جاش میلنگه .

کسایی که دوستشون داری فراموشت کردن و به فکر زندگی خودشون هستن . دشمنات تو چشمات نگاه میکنن و بهت تهمت میزنن و هیچ کاری از دستت برنمیار .

میدانی یک جورایی از جنگیدن برای اثبات خودم خسته شدم . اما تا کی به خدا واگذاز کنم و هیچی عوض نشه.

خسته ام . یک دوست بررسی از مرجع میخوام طبق کپی رایت .

شاپرک خانم...

این روز ها به درجه ای از نامیدی رسیدم که حتی دیگه بررسی از مرجع منتظر طبق کپی رایت هم بررسی از مرجع نیستم طبق کپی رایت . همه چی برام تمام شده . کسی رو که یکروز فکر می کردم همه کسم هستش و بدون اون روزگارم نمیگذره دیگه حتی بهش فکر نمی کنم . هر وقت هم که یک شاپرک خانم...

چقدر خوبه که آدم ها سعی کنن بدون هیچ چشم داشتی همدیگر رو دوست داشته باشن

شاپرک خانم...

این روزها خیلی بررسی از مرجع خوشحالم طبق کپی رایت . شاید باید برای همه چی همیشه اصرار کرد . وقتی یک چیزی برات ارزش داره و نمی توانی ازش دست بکشی پس باید براش بجنگی  . من جنگیدم با همه تلخ کامی ها و تحقیر شدن ها با همه پس زده شدن ها جنگیدم و بالاخره موفق شدم .

موفق شدم . من نمی توانستم و نمی خواستم عشقم رو فراموش کنم . و موفق شدم . و امیدوارم که اینبار دیگه هیچی به هم نریزه .

درسته که هنوز خیلی چیزها سر جاش بر نگشته اما اون برگشت  و من بررسی از مرجع خوشحالم طبق کپی رایت .

 

شاپرک خانم...

پنجم آبان یک هزار و سیصد و نود و هفت دوباره دلم تپید . شروع شد . بالاخره بهم جواب داد و قبول کرد که ادامه بدیم . نمی خواهم این روز رو فراموش کنم . بخاطر همین به شاپرکم می سپرمش .

دوستت دارم عزیز دلم . برام برای همیشه بمون . جز تو هیچ چیز دیگه ای نمی خواهم .

شاپرک خانم...

این روزها خوشحالم . اما نمی دانم باید خوشحال باشم یا نه ؟ نمی دانم بازم موقتی هستش یا نه قراره واقعا این رابطه ادامه داشته باشه. می دانی سخته از کسی که 20 سال عاشقش بودی و باهاش وقت گذروندی دل بکنی . هیچ جوری نمی شه من خیلی سعی کردم اما نشد . برای برگشت پیشش هم خیلی تلاش کردم .

دلم می خواهد الان خوشحالی کنم . ذوق کنم . اما موش به عصا حرکت می کنم که یکدفعه همه چی با هم قاطی نشه .

اما خوب می دانم که من عاشقم .عاشق

انقدر که حاضرم برای عشقم هر کاری بکنم . دلم می خواهد فقط باهاش باشم .

 

شاپرک خانم...

چرا ما باید در طول زندگی مون انتقدر بررسی از مرجع انتظار طبق کپی رایت بکشیم ؟ همیشه برای یک چیزی ، یک کسی ، یک کاری باید منتظر باشیم؟

خوب چرا ؟ چرا هر وقت که دوست داریم به انچیزی که می خواهیم نمی رسیم .بعضی وقتها انقدر بررسی از مرجع انتظار طبق کپی رایت می کشیم که طمع خوش رسیدن رو از دست می دیم . وقتی می رسیم که دیگه خیلی برامون فرقی نمی کنه و همه قشنگی و ارزش خودش رو از دست داده .

واقعاً چرا ؟

شاپرک خانم...